بهترین فیلمهای کمدی ایرانی که هر ایرانی باید ببیند
انتشار:۰۳ دی ۱۴۰۲
به روز رسانی:۱۷ بهمن ۱۴۰۲
بازدید:۲,۴۵۰
هیچ چیز به اندازه یک فیلم کمدی خوب نمی تواند خنده را به لب ها بیاورد و روح را شاد کند. سینمای ایران نیز با سابقه ای غنی در زمینه ساخت فیلم های کمدی، آثار بی نظیری را در این ژانر خلق کرده است که مخاطبان را به وجد آورده و خاطرات خوشی را برای آنها رقم زده اند. در این مقاله، به معرفی بهترین فیلم های کمدی ایرانی خواهیم پرداخت و شما را با دنیایی از خنده و شادی آشنا خواهیم کرد.
معرفی بهترین فیلم های کمدی ایرانی
در ادامه، به معرفی چندین فیلم کمدی ایرانی برتر خواهیم پرداخت که با کسب موفقیتهای مختلف در گیشه و جشنوارههای مختلف، جایگاه ویژهای در سینمای ایران دارند:
انفرادی
کارگردان: مسعود اطیابی
سال انتشار: ۱۴۰۱
بازیگران: رضا عطاران، احمد مهرانفر، مهدی هاشمی، برزو ارجمند، نازنین بیاتی، ایمان صفا، مهلقا باقری، میرطاهر مظلومی، سیروس همتی و...
فیلم انفرادی داستان سه مرد به نامهای امیر (مهدی هاشمی)، بهرام (احمد مهرانفر) و جواد (رضا عطاران) را روایت میکند که به دلیل ورشکستگی یک شرکت مالی و اعتباری، همه سرمایه خود را از دست میدهند. این اتفاق باعث میشود که آنها زندگی خود را از دست بدهند و به خیابانها بیفتند وبرای برگرداندن اموالشان نقشه ها مختلف بکشند.
فسیل
کارگردان: کریم امینی
سال انتشار: ۱۴۰۱
بازیگران: بهرام افشاری، هادی کاظمی، الناز حبیبی، الهه حصاری، ایمان صفا، بابک کریمی، سید جواد هاشمی و...
داستان فیلم در سالهای پایانی حکومت پهلوی اتفاق می افتد که سه جوان به نامهای اسماعیل، سعید و صفا، گروه موسیقی بلک داگز را تشکیل دادند. اسماعیل، با نام هنری اسی، خواننده گروه بود و آرزو داشت برای شاه اجرا کند. صفا، گرایش چپ داشت و با سرودن ترانههای اعتراضی، سعی میکرد صدای مردم باشد. سعید، در میان این دو نفر، نقشی آرامتر داشت و بیشتر به امور اجرایی گروه میپرداخت.
یک روز، اسی قرار بود برای شاه اجرا کند. اما در مسیر، تصادف کرد و به کما رفت. ۱۰ سال بعد، اسی به هوش آمد و متوجه شد که دنیای اطرافش کاملاً تغییر کرده است. شاه رفته بود و جمهوری اسلامی بر سر کار آمده بود. فرنگیس، نامزد اسی، ازدواج کرده بود. سعید، عضو کمیته شده بود. و صفا، به سازمان مجاهدین خلق پیوسته بود.اسی که حالا در دنیایی جدید بیگانه شده بود، مورد اتهام اطلاعات قرار گرفت. او باید ثابت میکرد که یک ایرانی وفادار است.
فیم درباره کشتی گیر سابق به نام رضا عیاران است که سه فرزند دارد. پس از فوت او فرزندانش با ارثی که به دستشان رسیده است نقشه ای برای به دست اوردن ثروت می کشند که در طی همین نقشه به ارمنستان سفر میکنند و مشکلاتی برایشان پیش می آید.
بخارست
کارگردان: سید مسعود اطیابی
سال انتشار: ۱۴۰۱
بازیگران: حسین یاری ، پژمان جمشیدی، امیرحسین آرمان، هادی کاظمی، غزال نظر و...
جلیل و جلال دو برادر هستند که شغلهای مختلفی دارند. جلیل راننده تاکسی اینترنتی است و جلال غریق نجات است. جلیل برای کسب درآمد بیشتر، تصمیم میگیرد در اینستاگرام ویدئوهایی ضبط کند و منتشر کند. او در یکی از این ویدئوهای خود، به اشتباه، یک آقازاده را به قتل میرساند که به دنبال آن این دو برادر با چالش های مختلفی روبرو می شوند.
این فیلم داستان یک خانواده حاشیهنشین را روایت میکند که پس از فوت ناگهانی پدرشان، با مشکلات زیادی مواجه میشوند. اقوام برای مراسم های پدرشان به منزل آن ها می آیند ولی آن ها حتی پولی ندارند تا پدرشان را ازسردخانه تحویل بگیرند.نادر ، فرزند بزرگ خانواده، سعی میکند به کمک خواهر و برادرش، ، آبرومندانه مشکلات مالی را حل و فصل کند و مراسم کفن و دفن پدرش را برگزار کند. او همزمان با سوگ پدر، بار یک ناکامی عاطفی را نیز به دوش میکشد که عرصه را بر او تنگتر میکند.
داستان فیلم در مورد دو طلبه جوان به نامهای هادی و محمد حسین است که برای ادامه تحصیل به تهران میآیند. آنها در یک آپارتمان در بالاشهر تهران ساکن میشوند که ساکنان آن افراد مختلفی هستند که از نظر سبک زندگی و عقاید با آنان تفاوتهای زیادی دارند. این دو طلبه با ورود به این آپارتمان، با چالشهای مختلفی روبرو میشوند. از یک طرف، آنها باید با ساکنان آپارتمان کنار بیایند و از طرف دیگر، باید به حفظ اعتقادات و ارزشهای خود نیز پایبند باشند.
داستان فیلم درباره رضا نیازی است که یک کیفقاپ حرفهای است. او به دنبال راهی برای رسیدن به ثروت است و از طریق مادرش متوجه میشود که دختر فردی پولدار نذر کرده است که با یک جانباز ازدواج کند. رضا که یک پای خود را در تصادف از دست داده است، تصمیم میگیرد خود را به دختر نزدیک کند تا بتواند با او ازدواج کند و به ثروت برسد.رضا با کمک منصور، دوستش، به آسایشگاه جانبازان میرود و خود را به عنوان جانباز جا میزند. او با دختر مدیر آسایشگاه، نازنین ، آشنا میشود و کمکم به او علاقهمند میشود. نازنین نیز به رضا علاقهمند میشود، اما متوجه میشود که او یک دروغگو است.
داستان فیلم "مطرب" دربارهٔ ابراهیم خوشلحن (خوشسینه)، هنرمندی با استعداد و محبوب در کابارههای پیش از انقلاب است که با وقوع انقلاب، فعالیتهای هنری خود را کنار میگذارد و به خوانندگی مجالس عروسی روی میآورد. ابراهیم همواره حسرت اجرای دوباره روی صحنه را در دل دارد و این آرزوی او سالها در سینهاش باقی میماند. تا اینکه یک روز، دخترش زیبا، ترتیبی میدهد تا پدرش در برنامه "هفتهٔ فرهنگی ایران" در شهر استانبول، ترکیه روی صحنه برود.
ابراهیم با اشتیاق و امید فراوان راهی استانبول میشود، اما با مشکلاتی روبرو میشود که او را از اجرای روی صحنه باز میدارند. او با تلاشهای دخترش و همراهان خود، موفق میشود بر این مشکلات غلبه کند و روی صحنه برود. اجرای ابراهیم با استقبال گرم تماشاگران روبرو میشود و او دوباره به روزهای اوج خود باز میگردد.
داستان یک کارمند ساواک به نام اسماعیل یارجانلورا روایت میکند که در دههی ۱۳۵۰ با خرید بلیت بختآزمایی برندهی اعانهی ملی میشود. او با پولی که برده، ۵۰۰۰ متر زمین در عباسآباد میخرد و بر اثر سقوط شاه و انقلابِ ۱۳۵۷ مجبور به خروج از کشور میشود و وکالت زمین را به دوستش جلال خاوندی (با بازی بابک حمیدیان) میدهد.
اسماعیل که در آمریکا زندگی میکند، پس از سی سال تصمیم میگیرد به ایران بازگردد تا زمین خود را پس بگیرد. او در ایران متوجه میشود که زمینش مصادره شده و به یک نهاد دولتی واگذار شده است. اسماعیل با کمک جلال و دخترش، سارا (با بازی سارا بهرامی)، تلاش میکند تا زمین خود را پس بگیرد.در طول فیلم، اسماعیل با چالشهای مختلفی مواجه میشود. او باید با مسئولان دولتی، زمینخواران و حتی خانوادهی خود که مخالف بازگشت او به ایران هستند، مبارزه کند.
فیلم خجالت نکش داستان زندگی زن و شوهری به نام قنبر و صنم را روایت میکند که در یک روستای کوچک زندگی میکنند. قنبر یک کشاورز سادهلوح و صنم یک زن خانهدار مهربان است. آنها صاحب یک پسر و یک عروس هستند و زندگی آرام و بیدردسری دارند. یک روز، صنم متوجه میشود که باردار است. این خبر برای قنبر و اهالی روستا بسیار عجیب و غیرمنتظره است و مشکلاتی برای آن ها به همراه دارد.
کاتیوشا
کارگردان: علی عطشانی
سال انتشار: ۱۳۹۷
بازیگران: هادی حجازی، احمد مهران فرلیلا اوتادی، میترا حجار و...
فیلم کاتیوشا داستان دو مرد با دو دنیای متفاوت را روایت میکند. خلیل یک رزمنده دوران جنگ است که حالا به یک بسیجی فعال تبدیل شده است. او در فضای مجازی به انتقاد از فضای سیاسی و اقتصادی موجود میپردازد. عرشیا یک پسر جوان و ثروتمند است که به مواد مخدر اعتیاد دارد. پدر عرشیا به مسافرت رفته است او را به خلیل می سپارند تا مواظبش باشد مواد مصرف نکند.
خلیل و عرشیا در ابتدا با یکدیگر اختلافات زیادی دارند. خلیل معتقد است که عرشیا یک جوان بیمسئولیت و لوس است و عرشیا نیز خلیل را یک مرد متحجر و عقبمانده میداند. اما با گذشت زمان، آنها کمکم با یکدیگر آشنا میشوند و به یکدیگر نزدیک میشوند.
فیلم زاپاس به کارگردانی برزو نیک نژاد، داستان یک تیم فوتبال محلی به نام «سپیدرود» از شهر رامیان را روایت می کند. این تیم در دسته سوم فوتبال کشور فعالیت می کند و در آستانه صعود به دسته دوم قرار دارد. سعید، ستاره تیم و امید مردم شهر برای صعود، در آخرین لحظات بازی آخر دچار مصدومیت شدیدی میشود. با مصدومیت سعید، تیم سپیدرود بدون امید به قهرمانی به میدان می رود، اما با درخشش اکبر ، بازیکن زاپاس تیم، موفق می شود به پیروزی برسد و به دسته دوم صعود کند.
داستان فیلم در کنار روایت ماجرای صعود تیم سپیدرود، به روابط میان اعضای تیم، خانواده ها و اهالی شهر نیز می پردازد. سعید و اکبر دو شخصیت اصلی فیلم هستند که هر دو از گذشته های تلخی برخوردارند. سعید به دلیل فقر خانواده اش از کودکی مجبور به کار بوده و اکبر نیز به دلیل مشکلات خانوادگی از فوتبال حرفه ای دور مانده است. این دو نفر در طول فیلم با کمک یکدیگر بر مشکلاتشان غلبه می کنند و به موفقیت می رسند.
داستان فیلم در روستایی کوچک در اطراف تهران است که خانواده های فقیر در آن زندگی میکنند. مردم روستا باید از قواعد عجیبی تبعیت کنند که از سوی مسئولان و سرمایهداران شهر بر آنها تحمیل شده است.
این فیلم بازسازی فیلم فرانسوی «دو مرد عصبانی» (۱۹۷۴) به کارگردانی ژان-پیر ملویل است. داستان فیلم در تهران میگذرد و درباره دو غریبه به نامهای «رضا» و «احمد» است که به اشتباه به جرم قتل بازداشت میشوند. رضا، یک مرد نابیناست و احمد، یک مرد ناشنوا است. رضا و احمد با کمک یکدیگر تلاش میکنند تا از این مهلکه جان سالم به در ببرند. آنها باید در یک صبح تا غروب، با پلیس، جنایتکاران و حتی یکدیگر مقابله کنند.
داستان فیلم در مورد دو دوست به نامهای سام و پژمان است که بازیگرانی گمنام هستند. آنها به طور اتفاقی با یک گروه فیلمسازی آشنا میشوند که قصد دارند فیلمی در مورد یک گروه تروریستی آمریکایی را در ایران تولید کنند. سام و پژمان به عنوان بازیگران این فیلم انتخاب میشوند و در طول فیلم درگیر ماجراهایی خندهدار میشوند.
فیلم خوب، بد، جلف 2: ارتش سری داستان ادامه فیلم خوب، بد، جلف را روایت می کند. در این فیلم، سام درخشانی و پژمان جمشیدی که در فیلم اول با هم آشنا شده بودند، به عنوان دو دوست و همکار در یک شرکت فیلمسازی فعالیت می کنند. آنها با یک گروه تروریستی آمریکایی به نام "ارتش سری" آشنا می شوند که قصد دارند با نفوذ به تأسیسات امنیتی ایران، یک بمب هسته ای را در تهران منفجر کنند. آنها به عنوان بازیگر گروه انتخاب می شوند و در ابتدا از اهداف واقعی گروه بی خبر هستند و فقط به دنبال پول هستند. اما به تدریج با اهداف تروریستی آنها آشنا می شوند و سعی می کنند از این ماجرا فرار کنند.
ادامه این فیلم سینمایی تحت عنوان سریالی 13 قسمتی به اسم خوب بد جلف 3 رادیواکتیو در سال 1399 در شبکه نمایش خانگی پخش شد.
داستان فیلم از این قرار است که بهرام، یک جوان ایرانی، برای اینکه بتواند به برزیل مهاجرت کند، تصمیم میگیرد سرپرستی یک کودک برزیلی به نام دنیل را به عهده بگیرد. او با ساسان، دوستش که در برزیل زندگی میکند، تماس میگیرد و از او میخواهد که این کار را برایش انجام دهد. ساسان نیز با لارا، مادر دنیل، قرار میگذارد و با او به توافق میرسد.
در همین حین، کارلوس، یک قاچاقچی مواد مخدر برزیلی، به آلیس نامزد ساسان علاقهمند میشود. او آلیس را میدزدد تا با او ازدواج کند.بهرام و ساسان برای نجات آلیس، به سراغ دایی هوشنگ یک یاکوزا ایرانی در برزیل، میروند. هوشنگ به آنها کمک میکند تا به جزیره تگزاس، محل اختفای کارلوس، بروند.
فیلم تگزاس ۲ دنباله قسمت اول این فیلم است که در سال ۱۳۹۷ اکران شد. داستان این فیلم از جایی آغاز میشود که ساسان و بهرام به همراه آلیس (گابریلا پتری) از آمریکا به ایران باز میگردند. در فرودگاه، چمدانشهای ساسان و بهرام با چمدانشهای یک خلافکار که مقدار زیادی کوکائین همراه دارد، جابهجا میشود. این اتفاق باعث میشود که ساسان و بهرام توسط قاچاقچیان مواد مخدر تحت تعقیب قرار بگیرند. در ادامه داستان، ساسان و بهرام با کمک آلیس تلاش میکنند تا از دست قاچاقچیان مواد مخدر فرار کنند. در این میان، آنها با ماجراهای مختلفی روبرو میشوند که باعث میشود فیلم پر از لحظات خندهدار و جذاب شود.
فیلم رحمان ۱۴۰۰ داستان رحمان، آبدارچی یک شرکت است که به سرطان مبتلا شده است. او به دلیل مشکلات مالی و برای اینکه بتواند از مرگ خود برای خانوادهاش سودی ببرد، نقشهای میریزد. او با دوستش انوش، یک فیلمبردار، نقشه میکشد که اشکان، پسر رئیس شرکت، او را به قتل برساند. رحمان و انوش یک فیلم از خود ضبط میکنند که در آن رحمان به اشکان میگوید که به او پول میدهد تا او را به قتل برساند. این فیلم قرار است به عنوان مدرک در دادگاه ارائه شود تا خانواده رحمان بتوانند از اشکان دیه بگیرند.
داستان فیلم از زبان جوانی به نام حامد (بهرام رادان) روایت میشود. حامد که یک کلاهبردار است، برای استخدام به دفتر رئیس یک شرکت (رضا کیانیان) مراجعه میکند. حامد در ابتدا قصد دارد با فریب رئیس شرکت، از او کلاهبرداری کند، اما در نهایت با او دوست میشود. در ادامه داستان، حامد و رئیس شرکت با اتفاقات مختلفی روبرو میشوند. آنها درگیر یک پرونده جنایی میشوند و در نهایت، با کمک یکدیگر، پرونده را حل میکنند.
فیلم «چهارانگشت» داستان مردی به ظاهر مذهبی و حکومتی به نام احد فاتحی است که به کمک مدیر برنامه خود نادر ایستاده برای ملاقات همسر صیغهای خود به نام «موک» که در کامبوج زندگی میکند به بهانه سفر به مکه راهی کامبوج میشود. احد فاتحی در ایران یک همسر رسمی به نام «زهرا» نیز دارد.احد فاتحی و نادر ایستاده در کامبوج با مشکلات زیادی روبرو میشوند. آنها ابتدا نمیتوانند موک را پیدا کنند، سپس پول و گذرنامههای خود را گم میکنند و در نهایت با پلیس کامبوج درگیر میشوند.
داستان فیلم اکسیدان از آنجایی شروع میشود که نگار، نامزد اصلان، بدون اجازه او و به صورت غیرقانونی از ایران خارج میشود. اصلان که عاشق نگار است، تصمیم میگیرد تا او را برگرداند. اصلان که یک کارگر ساده است، برای گرفتن ویزای یک کشور اروپایی تلاش میکند. او با کمک دوستش، بهمن، که یک مشاور مهاجرت است، کارهای عجیبی انجام میدهد. مثلاً، اصلان برای اینکه بتواند ویزای یک کشور اروپایی را بگیرد، خود را به عنوان یک کشیش معرفی میکند و به یک کلیسا میرود. او همچنین برای اینکه بتواند با یک زن همجنسگرا ازدواج کند، خود را به عنوان یک مرد همجنسگرا معرفی میکند و...
داستان فیلم دربارهٔ آقای کمالی است که مردی متعصب است. او پس از مرگ همسرش، او را در یک قبر دو طبقه دفن میکند. اما پس از مدتی که سر مزار همسرش میرود متوجه میشود به اشتباه مردی غریبه در آن مکان دفن شده است.آقای کمالی که نمیتواند این اشتباه را بپذیرد، تصمیم میگیرد با همکاری دوستش، آقای یوسفی، جسد همسرش را از قبر مرد غریبه خارج کند و در قبر اصلیاش قرار دهد. اما این کار سادهای نیست و آقای کمالی و آقای یوسفی با مشکلات زیادی روبرو میشوند.
داستان فیلم دربارهٔ قدرتالله صمدی است که یک فرد ساده است. او به دنبال رسیدن به قدرت و ثروت است و برای رسیدن به این هدف از هیچ کاری فروگذار نمیکند. قدرتالله با کمک دوستش و با استفاده از ترفندهای مختلف، وارد دنیای سیاست میشود. او با زیرکی و تقلب، به مقامات بالایی در دولت میرسد. اما به زودی متوجه میشود که دنیای سیاست آن چیزی نیست که او فکر میکرده است.
فیلم من سالوادور نیستم، داستان ناصر، مردی مذهبی و متعصب را روایت میکند که به دلیل کار خیری که انجام داده است، به همراه همسر و دخترش به سفری سیاحتی به برزیل دعوت میشود. در برزیل، ناصر با دختری به نام آنجل آشنا میشود که او را با نامزد سابقش، سالوادور، اشتباه میگیرد. این اشتباه باعث میشود که ناصر با دنیایی جدید و متفاوت از آنچه که تاکنون تجربه کرده است، آشنا شود.
ناصر در برزیل با فرهنگ و سنتهای جدیدی روبرو میشود که با باورهای مذهبی او در تضاد است. او در ابتدا سعی میکند که از این فرهنگها فاصله بگیرد، اما رفته رفته متوجه میشود که نمیتواند در برابر آنها مقاومت کند. او به تدریج شروع به تغییر دیدگاههای خود میکند و به این نتیجه میرسد که دنیا آنقدرها هم سیاه و سفید نیست.
داستان فیلم درباره سه جوان بی پول به نامهای عطا، حسن و عباس است که برای گذراندن زندگی دست به کارهای خلاف میزنند. آنها با پوشیدن لباس مامورین گشت ارشاد و تذکر به دختر و پسرهای جوان با نام گشت ارشاد از آن ها پول اخاذی می کنند.
داستان فیلم گشت ارشاد 2 پنج سال پس از اتفاقات قسمت اول رخ میدهد. عباس و حسن از زندان آزاد شدهاند و عطا نیز از کما بیرون آمده و به زندگی عادی بازگشته است. این سه رفیق دوباره با هم همراه شده و در پی کاری شرافتمندانه میگردند. اما پس از تلاشهای بسیار، ناچار میشوند دوباره به کار خلاف بازگردند.
این فیلم دنبالهای بر فیلمهای گشت ارشاد (۱۳۹۰) و گشت ارشاد ۲ (۱۳۹۵) بهشمار میرود. داستان از آن جا شروع می شود که حسن و عطا، دو دوست قدیمی، پس از چند سال زندگی در آمریکا، به ایران بازمیگردند. آنها که به دنبال ون عباس، دوست دیگرشان، هستند، با فردی به نام پیکان آشنا میشوند. پیکان، یک جوان ثروتمند و علاقهمند به خوانندگی است. حسن و عطا متوجه علاقه او میشوند و تصمیم میگیرند به او کمک کنند. آنها با استفاده از تکنیکهای صدابرداری، صدای فالش پیکان را بهبود میبخشند و او را به یک خواننده محبوب تبدیل میکنند.
فیلم نهنگ عنبر 1 داستان زندگی ارژنگ صنوبر، مردی ۵۰ ساله را روایت میکند که از دوران کودکی عاشق دختری به نام رویا است. ارژنگ و رویا در همان دوران کودکی با هم آشنا میشوند و ارژنگ به رویا علاقهمند میشود. اما رویا خانوادهای متمول و ارژنگ خانوادهای فقیر دارد. این تفاوت طبقاتی باعث میشود که خانواده رویا با ازدواج آنها مخالفت کنند.ارژنگ در دوران نوجوانی به سربازی میرود و پس از بازگشت از سربازی، رویا را در حالی میبیند که با مرد دیگری ازدواج کرده است. ارژنگ از این اتفاق بسیار ناراحت میشود و تصمیم میگیرد که رویا را فراموش کند.
این فیلم دنباله فیلم نهنگ عنبر محسوب میشود و داستان ارژنگ صنوبر (رضا عطاران) و رویا (مهناز افشار) را پس از چهل سال از هم جدایی روایت میکند. داستان فیلم از جایی آغاز میشود که ارژنگ و رویا پس از چهل سال بالاخره با یکدیگر ازدواج میکنند. آنها برای برگزاری مراسم عروسی خود راهی شمال میشوند. در طول مسیر، آنها خاطرات گذشته خود را مرور میکنند و به ماجراهای زندگی خود در دهه شصت میپردازند.
داستان فیلم درباره مرتضی پسری است که در گاراژ کار میکند و به مناسبت سالگرد نامزدیاش از گاراژ ماشین گرانقیمتی را به عنوان امانتی برمیدارد. در همین حین که نامزد او مهناز سوار بر ماشین است و مرتضی برای خرید آبهویج بستنی میرود، به ناگاه ماشین شهرداری با آینه بغل ماشین او برخورد و آینه بغل او میشکند و خسارت زیادی به ماشین وارد میشود و به دنبال آن با صاحب ماشین ماجراهایی برایش پیش می آید.
فیلم ورود آقایان ممنوع داستان یک دبیرستان دخترانه خصوصی است که مدیر آن، خانم دارابی، با ورود آقایان به مدرسه به شدت مخالف است. اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، خانم دارابی مجبور میشود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد. تلاش خانم دارابی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و او مجبور میشود یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد. ورود آقای جبلی به مدرسه باعث ایجاد اتفاقات بسیار خندهداری میشود. شیطنت دختران دانشآموز و تجرد خانم دارابی که تا به حال تجربه همکاری با مردان را نداشته است، موقعیتهای کمیکی را ایجاد میکند.
داستان فیلم دربارهٔ فردی به نام فرهاد است که در هندوستان زندگی میکند و با کلاهبرداری امرار معاش میکند. او با دختری به نام لبینی آشنا میشود که در واقع دختر شیطان است. لبینی از اعمال پدرش به ستوه آمده و تصمیم دارد توبه کند. برای این کار باید بر یک انسان بیگناه سجده کند. او با فرهاد آشنا میشود و از او میخواهد که به او کمک کند تا یک انسان بیگناه پیدا کند.
داستان فیلم دربارهٔ زوجی به نام سایه و یوسف است که پس از پنج سال زندگی مشترک، تصمیم به جدایی میگیرند. سایه برای طلاق به نزد وکیل میرود، اما تصادفاً سر از مطب یک روانشناس در می آورد. روانشناس به این زوج پیشنهاد میدهد که برای مدتی با هم زندگی کنند تا ببینند آیا هنوز میتوانند یکدیگر را دوست داشته باشند یا خیر.
داستان فیلم دربارهٔ سایه (مهناز افشار) و یوسف (رضا گلزار) است که پس از پنج سال زندگی مشترک، تصمیم به جدایی میگیرند. سایه برای طلاق به نزد وکیل میرود، اما تصادفاً گذرش به مطب یک روانشناس میافتد. روانشناس به این زوج پیشنهاد میدهد که برای مدتی با هم زندگی کنند تا ببینند آیا هنوز میتوانند یکدیگر را دوست داشته باشند یا خیر.
این فیلم ادامه فیلم «آتش بس» محصول سال 1385 است. داستان فیلم درباره زوج جوانی به نامهای ترانه و خسرو است که پس از ده سال زندگی مشترک، برای اولین بار عازم سفری هوایی به خارج از کشور هستند. آنها در فرودگاه، به طور اتفاقی، با مشاور خانوادهٔ خود، روبرو میشوند. او متوجه مشکلاتی در زندگی ترانه و خسرو میشود و در مدت زمانی که آنها منتظر پرواز خود هستند، به آنها کمک میکند تا مشکلات خود را حل کنند.
در این فیلم، زنی پولدار با مردی بی پول ازدواج کرده است و چون عاشق او است نمایشگاه و خانه اش را به نام او کرده است. اما همسرش عاشق زنان دیگر است و به مهتاب خیانت می کند.مهتاب در یک مسافرت که قرار است با دوستانش برود، پی به خیانت او می برد. او با همدستی یکی از دوستانش از علاقه امیر به زنان استفاده می کند و نقشه ای می کشد تا ثروت خود را برگرداند و امیر را به همان مرد آس و پاس قبلی تبدیل کند.
داستان فیلم در بحبوحه جنگ ایران و عراق می گذرد.مجید ، پسری شرور و بی بند و بار از جنوب تهران است که عاشق دختر مرد مومنی به نام میرزا می شود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سالم شدن مجید می داند.
مجید برای انجام این شرط، با ضمانت یکی از رزمنده ها،به همراه هم محلی هایش به جبهه می رود. این افراد که به «اخراجی ها» معروف می شوند، تحت آموزش سروان کریمی قرار می گیرند. سروان کریمی سعی می کند با محبت و صبر، این افراد را به انسان های درستکار و متعهد تبدیل کند. اخراجی ها در ابتدا با سروان کریمی مخالفت می کنند، اما به تدریج تحت تاثیر او قرار می گیرند و به انسان های بهتری تبدیل می شوند. آنها در نهایت در یک عملیات مهم شرکت می کنند و نقش مهمی در پیروزی رزمندگان ایفا می کنند.
اخراجی ها 2
کارگردان: مسعود ده نمکی
سال انتشار:1388
بازیگران: اکبر عبدی، امین حیایی، محمدرضا شریفی نیا، سید جواد هاشمی، ارژنگ امیرفضلی، قاسم زارع، سپند امیرسلیمانی، فخرالدین صدیق شریف، سید جواد رضویان، امیر یل ارجمند، مهراوه شریفی نیا و...
فیلم اخراجیها 2 در ادامه داستان فیلم اخراجیها ساخته شده است. در این فیلم، اخراجیها که در فیلم اول به جبهه اعزام شده بودند، در یک عملیات نظامی اسیر میشوند و به یک اردوگاه اسرا در عراق منتقل میشوند. در اردوگاه اسرا، اخراجیها با مشکلات زیادی مواجه میشوند. آنها مورد آزار و اذیت عراقیها قرار میگیرند و تلاش میکنند تا از اردوگاه فرار کنند. در این میان، خانوادههای اخراجیها نیز از طریق سازمان مجاهدین خلق ایران به عراق ربوده میشوند و تحت فشار قرار میگیرند تا به صدام حسین پناهنده شوند.
اخراجی ها 3
کارگردان: مسعود ده نمکی
سال انتشار: 1389
بازیگران: امین حیایی، اکبر عبدی، محمدرضا شریفی نیا، حسام نواب صفوی، علی اوسیوند، سیدجواد هاشمی، محمود مقامی، قاسم زارع، بهنوش بختیاری، لیلا اوتادی، رضا رویگری، حلیمه سعیدی، نگار فروزنده، احمد پورمخبر، مهران رجبی، نیما شاهرخ شاهی و یوسف صیادی و...
داستان فیلم در دوران پس از جنگ ایران و عراق روایت می شود. اخراجی ها که در قسمت های قبلی به جبهه رفته بودند، حالا به شهر بازگشته اند و هر کدام در پی زندگی خود هستند. یک برنامه زنده تلویزیونی در تلاش است تا تعدادی از رزمندگان دوران جنگ را برای حضور در یک برنامه دعوت کند. یکی از این رزمندگان که در حال حاضر به عنوان یک راننده تاکسی کار می کند، دچار سکته قلبی می شود و به بیمارستان منتقل می شود. این اتفاق بهانه ای می شود تا سایر اخراجی ها به بیمارستان رفته و از دوستشان عیادت کنند. در جریان این دیدار، اخراجی ها با یکدیگر روبرو می شوند و ماجراهای مختلفی را رقم می زنند.
این فیلم داستان دختری آمریکایی به نام کرولاین را روایت میکند که با مردی ایرانی به نام امیرعلی نامزد میشود. کرولاین که در ابتدا با این ازدواج مخالف است، با اصرار امیرعلی، به ایران سفر میکند تا با خانواده او آشنا شود.کرولاین در ابتدا با فرهنگ و سنتهای ایرانی آشنا نیست و نسبت به آنها بدبین است. او با دیدن فیلم «بدون دخترم هرگز» که روایتگر ماجرای یک زن آمریکایی است که توسط همسر ایرانیاش ربوده میشود، ترس و نگرانی بیشتری پیدا میکند.کرولاین در طول سفر خود با خانواده امیرعلی، با چالشهای مختلفی روبرو میشود. او با مادر امیرعلی، که زنی سنتی و مذهبی است، دچار مشکل میشود. همچنین، او با برادر امیرعلی، که مردی بداخلاق و متکبر است، رابطه خوبی برقرار نمیکند.
فیلم چند میگیری گریه کنی؟ داستان رضا شایسته، پیرمردی ثروتمند است که پس از سالها زندگی در آمریکا به ایران میآید تا در وطن خود بمیرد. او تنها نگرانیاش این است که پس از مرگش کسی نیست که برای او مراسم ختم بگیرد و برایش گریه کند. بنابراین، او از یک شرکت خدمات ترحیم استخدام میکند تا برای او مراسم ختم را برگزار کند.مسئول شرکت خدمات ترحیم، آقای محتشم، به رضا میگوید که برای برگزاری یک مراسم ختم با شکوه، باید گریهکنندگان زیادی حضور داشته باشند. بنابراین، رضا به دنبال افرادی میرود که حاضر باشند برای او گریه کنند.
داستان قسمت دوم این فیلم از این قرار است که پسر رضا شایسته، همان پیرمرد ثروتمند قسمت اول به ایران می آید تا ارث پدرش را بگیرد.اما پدرش وصیت کرده که برای دریافت ارثیه باید برای 7 نفر از افراد فقیر و نیازمند با حضور خودش مراسم ختم بگیرد!
این فیلم اقتباسی از فیلمهای ما فرشته نیستیم (۱۹۸۹) و زائر (۱۹۲۳) به نویسندگی و کارگردانی چارلی چاپلین است که با بومیسازی قصه فیلم، نگاهی متفاوت به مسئله روحانیت و جامعه دارد.
داستان فیلم دربارهٔ رضا مارمولک، یک دزد سابقهدار است که در زندان به دلیل خودزنی به بیمارستان منتقل میشود. او در آنجا با یک روحانی هم اتاق میشود و در یک فرصت با لباسهای او از بیمارستان فرار میکند. رضا در لباس روحانی به روستایی میرود و با مردم روستا روبرو میشود. او در ابتدا سعی میکند به عنوان یک روحانی دروغین از مردم روستا سوء استفاده کند، اما به تدریج تحت تأثیر مردم روستا و روحانی واقعی روستا قرار میگیرد و در نهایت به یک آدم خوب تبدیل میشود.
داستان فیلم دربارهٔ دو جوان به نامهای محمد و شیرین است که به دلیل تصادف با ماشین پدر شیرین، مجبور میشوند تا تا بعدازظهر پول صافکاری ماشین را تأمین کنند. آنها راهی خانهای در شمال شهر میشوند تا با نصب ماهواره پول مورد نیاز را تأمین کنند.در این خانه، آنها با ساکنان مختلفی آشنا میشوند که هر کدام با مشکلات و مسائل خاص خود دست و پنجه نرم میکنند. این برخوردها باعث میشود که محمد و شیرین نگاه خود را به زندگی تغییر دهند.
فیلم سن پترزبورگ داستان دو خلافکار به نامهای کریم و فرشاد است که در تهران زندگی میکنند. آنها از طریق یک دوست مشترک به نام زهره با یک زن روس به نام پروفسور باقرزاده آشنا میشوند. پروفسور باقرزاده به آنها میگوید که کلیدی با شکل عقاب دو سر دارد که میتواند در باز کردن گنجی مخفی کمک کند.کریم و فرشاد با شنیدن این خبر، تصمیم میگیرند که گنج را پیدا کنند. آنها با پروفسور باقرزاده به سن پترزبورگ سفر میکنند و در آنجا با اتفاقات مختلفی روبرو میشوند. آنها با یک گروه خلافکار روسی به رهبری مارک درگیر میشوند و همچنین با یک مامور اطلاعاتی ایرانی به نام سرهنگ آشنا میشوند.
فیلم اسب حیوان نجیبی است، به کارگردانی و نویسندگی عبدالرضا کاهانی، داستان یک مجرم زندانی به نام بهروز شکیبا را روایت میکند که به مدت ۲۴ ساعت از زندان مرخصی گرفته است. بهروز قصد دارد در این مدت از موقعیت خود سوء استفاده کند و از مردم پول بگیرد. او لباس فرم نیروی انتظامی را میپوشد و به خانههای مردم میرود و به آنها میگوید که به دلیل مشکلات اخلاقی، باید مبلغی به او پرداخت کنند.
بهروز در اولین خانهای که میرود، با یک زوج جوان روبرو میشود که در حال دعوا هستند. او به آنها میگوید که باید مبلغی به او بدهند تا مشکلشان حل شود. زوج جوان ابتدا مقاومت میکنند، اما در نهایت تسلیم میشوند و پول را به بهروز میدهند.بهروز در خانههای بعدی نیز با افراد مختلف روبرو میشود. او از یک زن خانهدار که شوهرش او را ترک کرده است، از یک مرد متاهل که با زن دیگری رابطه دارد، و از یک خانواده مرفه که درگیر مشکلات خانوادگی هستند، پول میگیرد.
فیلم "هیچ" به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، داستان نادررا روایت میکند که به بیماری پرخوری مبتلا است و شکم خود را نمیتواند سیر کند. او به دلیل این بیماری، همه اطرافیان خود را ناراضی کرده و به دنبال راهی برای فرار از زندگی خود است. نادر در یک روز اتفاقی با خانوادهای پرجمعیت و بیپول در جنوب شهر تهران آشنا میشود. این خانواده متشکل از محترم ، مادر خانواده، و پنج فرزندش است. نادر به محترم علاقهمند میشود و به بهانه ازدواج با او، وارد این خانواده میشود.با ورود نادر به این خانواده، اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدهد. نادر با وجود بیماری خود، به تدریج به یک مرد خانواده مهربان و مسئولیتپذیر تبدیل میشود. او با صبر و حوصله، به حل مشکلات خانواده کمک میکند و به آنها امید میبخشد.
داستان فیلم درباره دختری به نام باران است که پس از مرگ پدر و مادرش، نزد عمویش یارولی زندگی میکند. یارولی از باران میخواهد تا ظرف مدت یک ماه با کسی ازدواج کند. باران که علاقهای به ازدواج ندارد، با پسری به نام برزو آشنا میشود. برزو تعمیرکار موتور سیکلت است و باران به او علاقهمند میشود. یارولی از علاقه برزو به باران مطلع میشود و با به راه انداختن تعمیرگاهی کوچک در قسمتی از خانه، او را به ازدواج با باران ترغیب میکند. از سوی دیگر، آریو شمس با فریب دادن باران و وعده خروج از کشور نظر باران را نسبت به خود جلب کرده و تصمیم به ازدواج با او میگیرد.
داستان فیلم دربارهٔ مردی به نام دلشاد است که دستفروش دورهگردی است و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند. او برای گذران زندگی و تأمین مخارج خانوادهاش، به جیببری روی میآورد. اما پس از مدتی، دستش رو میشود و دستگیر میشود. او در زندان با مردی به نام صمد آشنا میشود که او را به یک باند بزرگ جیببری میپیوندد. دلشاد در این باند به سرعت پیشرفت میکند و به یکی از اعضای اصلی آن تبدیل میشود.
داستان دختری به نام فرشته را روایت میکند که دانشجوی رشته ادبیات است. فرشته دختری باهوش و آزاده است که با شوخیها و رفتارهای خود، موجب سوء تفاهم مسئولان دانشکده میشود. در نتیجه، او از تحصیل معلق میشود. برادر فرشته، عباس ، که به کار با کامپیوتر علاقه دارد، به او توصیه میکند که کاری پیدا کند. فرشته در یک شرکت انتشاراتی مشغول به کار میشود و عباس یک آدم آهنی به نام مبارک میسازد تا در کارهای خانه به او کمک کند. فرشته در شرکت انتشاراتی با مردی به نام رضا آشنا میشود. رضا مردی باهوش و تحصیلکرده است که به ادبیات علاقه دارد. فرشته و رضا به یکدیگر علاقهمند میشوند، اما رابطه آنها با مخالفت خانوادهها روبرو میشود.
فیلم دو نفر و نصفی به کارگردانی یدالله صمدی و محصول سال ۱۳۷۰ است. این فیلم داستان دو مرد مجرد به نامهای خسروو علیرضا را روایت میکند که در یک خانهی کوچک در تهران زندگی میکنند. روزی کالسکهی یک دختر بچهی یکساله به نام پریسا که در سرازیری پارک رها شده، پس از عبور از چند خیابان و کوچه، درمقابل خانهی خسرو و علیرضا متوقف میشود. خسرو و علیرضا که در ابتدا از نگهداری پریسا امتناع میکنند، در نهایت مجبور میشوند که خودشان از او مراقبت کنند. به تدریج، آن دو به پریسا علاقهمند میشوند و زندگیشان به کلی تغییر میکند. خسرو که مردی خشن و بداخلاق است، با حضور پریسا مهربانتر میشود و علیرضا که مردی سادهدل و کمرو است، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند.
فیلم «مرد عوضی» داستان خسرو پذیرش ، مخترع یک پودر جادویی لباسشویی را روایت میکند. خسرو با وجود تلاشهای فراوان، موفق به یافتن سرمایهگذار برای تولید اختراعش نشده است. او سرانجام به یک کارخانه تولید پودر لباسشویی میرود تا با دیدن مدیرعامل، اختراعش را به تولید برساند. اما در آسانسور کارخانه دچار سانحه میشود و جان خود را از دست میدهد.
از طرف دیگر، داریوش ،مدیر عامل کارخانه، به دلیل مشکلات خانوادگی و کاری دچار سکته مغزی میشود و فوت میکند. در بیمارستان، دکتر ناظرکه از دوستان داریوش است، تصمیم میگیرد مغز خسرو و داریوش را جابهجا کند.
در نتیجهٔ این عمل جراحی، خسرو با مغز داریوش و داریوش با مغز خسرو دوباره زنده میشوند. خسرو که حالا در بدن داریوش قرار دارد، مدیرعامل کارخانه میشود و زندگی جدیدی را آغاز میکند. او با استفاده از اختراعش، کارخانه را به موفقیت میرساند و زندگی خود را نیز بهبود میبخشد.
داستان فیلم درباره خسرو ،راننده تاکسی است که یک شب با موجودی فضایی به نام خپیت آشنا میشود. خپیت به دلیل مخالفت فرماندهان سیاره خود با ازدواجش، به زمین تبعید شده است. خسرو در ابتدا از حضور خپیت در زندگیاش ناراحت است و مشکلاتی برای او ایجاد میشود، اما به تدریج با او دوست میشود و به او کمک میکند تا با زندگی در زمین کنار بیاید.
نتیجه گیری
سینمای ایران همواره با تولید آثار کمدی درخشان، توانسته مخاطبان ایرانی و خارجی را با خود همراه کرده و لبخند را بر لبان آنها بنشاند. این فیلمها با روایتهای خلاقانه، بازیهای خوب بازیگران و فضای طنز خود، به بخشی از تاریخ سینمای ایران تبدیل شدهاند و همچنان محبوبیت خود را حفظ کردهاند. اگر شما نیز به دنبال گذراندن لحظاتی شاد و مفرح هستید، تماشای این فیلمها را به شما پیشنهاد میکنیم.
آیا شجاعت روبرو شدن با وحشت را دارید؟ در این سفر هیجانانگیز، به دنیای انیمیشنهای ترسناک قدم میگذاریم و برترین آثار این ژانر را مورد بررسی قرار میدهیم.
ما در این مقاله لیست کاملی از بهترین فیلم های زامبی ️ از سراسر جهان را برای شما آماده کرده ایم. از شاهکارهای کلاسیک ️ تا فیلم های مدرن و پرهیجان، برای هر سلیقه ای یک فیلم زامبی جذاب پیدا می شود.
عاشق رمز و راز هستید؟ به دنبال هیجان و چالش هستید؟ با بهترین فیلمهای معمایی تاریخ سینما آشنا شوید و در دنیای پر از رمز و راز و تعلیق غرق شوید. از قتلهای مرموز تا دسیسههای سیاسی، این فیلمها ذهن شما را به چالش میکشند و تا لحظه آخر شما را درگیر داستان خود میکنند.
با بهترین فیلمهای علمی تخیلی، با آیندهای ممکن آشنا شوید. این فیلمها، شما را به سفری هیجانانگیز به دنیایی میبرند که ممکن است روزی واقعیت شود. این فیلمها، شما را به فکر فرو میبرند و شما را با احتمالات مختلف آشنا میکنند.
عشق، یک احساس جادویی است که میتواند زندگی ما را دگرگون کند. فیلمهای عاشقانه، ما را به سفری در دنیای عشق میبرند و به ما یادآوری میکنند که عشق، میتواند در هر شرایطی، زیبا و پرشور باشد. در این مقاله، به معرفی بهترین فیلمهای عاشقانه خارجی از سراسر جهان میپردازیم که میتوانند قلب شما را تسخیر کنند.
سریالهای کرهای در ژانرهای مختلف ساخته میشوند و برای هر سلیقهای سریالی پیدا میشود. در این مقاله، بهترین سریال های برتر کرهای در ژانرهای مختلف را معرفی میکنیم که ارزش دیدن دارند.